تحریفات شناختی یکسری الگوهای فکری انعطافناپذیر و غیرمنطقی هستند که ذهن، هنگام پردازش اطلاعات از آنها استفاده میکند. این الگوها، اطلاعات و چگونگی پردازش آن را انتخاب میکنند و نتایج پردازش را در قالب افکار و هیجانات تولید میکنند.
چرا بررسی تحریفات شناختی مهم است؟
انواع مختلفی از تحریفهای شناختی وجود دارد که هریک از ما ممکن است در مقطعی از زندگی خود، آنها را تجربه کنیم. اگر هر چند وقت یکبار آنها را تجربه کنیم، مشکلی نیست. اما اگر آنها مکرراً مورد استفاده قرار گیرند، میتوانند آسیب روانی و مشکلاتی در روابط بین فردی ایجاد کنند. تحریفات شناختی بهعنوان مانعی برای رشد شخصی عمل میکنند.
این تحریفات اغلب بر زوجین تأثیر میگذارد. اگر بر افکار ما در مورد زندگی مشترک، عشق یا بحث و مشاجرات غالب شود، ممکن است رابطه وارد فاز بحرانی شود. به همین دلیل مهم است که تحریفهای شناختی در روابط خود را شناسایی کنید.
با برخی از تحریفات شناختی در رابطه زوجین آشنا شویم:
- تعمیم بیش از حد - یک بار کافی است
تعمیم بیش از حد زمانی اتفاق میافتد که یک یا دو حادثه مجزا برای بیان یک بیانیه یا قانون کلی در مورد چیزی کافی باشد. با یک مثال با این تحریف که ممکن است بین زوجین رایج باشد بیشتر آشنا شویم: - اگر شریک زندگی من فراموش کند که چیزی را که من خواستهام بخرد، دفعه بعد از او تقاضای چنین کاری را دیگر نخواهم داشت زیرا "او همیشه همه چیزهایی را که من میخواهم فراموش میکند."
مشکل تعمیم بیش از حد این است که فرصت جبران اشتباه را از فرد مقابل خود سلب میکند. یک راهبرد مفید برای غلبه بر تعمیم بیش از حد این است که سعی کنید به دنبال حقایقی باشید که با قاعده کلی مغایرت دارد. به عنوان مثال، اگر معتقد هستید که شریک زندگی شما همه چیزهایی را که میخواهید فراموش می کند، سعی کنید به دنبال نمونههایی از شرایط باشید که او همه چیزهایی را که خواستهاید به خاطر میآورد چنین راهبردی به شما امکان میدهد اطلاعات را به شیوهای عینیتر پردازش کنید که در نهایت شما رابه یک نتیجه واقعی و منصفانه میرساند.
- شخصی سازی و بهخود گرفتن (خود مقصر پنداری)
شخصیسازی زمانی است که که شخصی در قبال خلق و خو یا رفتار شخص دیگر احساس مسئولیت میکند. برخی از مثالها عبارتند از: "او احساس خوبی نسبت به انجام کارهایش ندارد زیرا زودتر به او پیام ندادم" یا "من تمام روز با دوستانم بیرون بودم و به همین دلیل است الان که در خانه هستم او مرا نادیده میگیرد."
شخصیسازی باعث می شود احساس مسئولیت بیش از حد نسبت به بهزیستی و رفاه حال دیگران داشته باشید. یک تمرین عملی برای غلبه بر شخصیسازی این است که یک دایره بکشید و مسئولیت آنچه اتفاق افتاده را بین همه علل احتمالی تقسیم کنید. مهم است که خود را تنها مسئول همه چیز ندانید.
- برچسب منفی زدن
در این حالت شریک زندگی شما بهطور کلی منفی تعریف و ارزیابی میشود. برای مثال: "او بی توجه است زیرا همیشه درباره خودش صحبت میکند" یا "او کند ذهن است زیرا نمیتواند آنچه را که من به او میگویم را درک کند."
این تحریف شناختی میتواند مشکل بزرگی در روابط عاشقانه ایجاد کند. به گفته جان گاتمن چنین تحریفی میتواند به یکی از مسائلی (تحقیر)که باعث جدایی زوجین میگردد تبدیل شود. اگر دائما به شریک زندگی خود برچسب منفی بزنیم تصویری منفی از او ایجاد میکنیم که باعث افزایش ناراحتی و عصبانیت میشود.
- افراطگرایی
این تحریف شناختی مربوط به مشاهده تجربیات از طریق فیلتری است که ویژگیهای خاصی را اغراق میکند. گاهی اوقات شما یک جزئیات کوچک را به چیزی خارق العاده تبدیل میکنید یا از یک اشتباه کوچک یک فاجعه میسازید. افراط گرایی را در زوج هایی که عادت به مشاجره ندارند بسیار میبینیم. همچنین هنگامی رخ میدهد که یک زن و شوهر برای اولین بار با هم دعوا میکنند. آنها احساس میکنند که هرگز برمشکلی که بینشان پیش آمده نمیتوانند غلبه کنند و یک مسئله جزئی میتواند مانعی برای رشد رابط باشد. برخی از نمونههای این نوع تحریف عبارتند از: "من نمی توانم با او مخالف باشم" یا "این واقعا یک دروغ احمقانه است، اما هنوز هم وحشتناک است که او به من دروغ گفته است." یکی از راه های مقابله با افراط گرایی، غنی سازی واژگان هیجانی است. ما باید راهی متعادل برای بیان خود و ابراز هیجانات و احساسات خود بیابیم.
- استدلال هیجانی
استدلال هیجانی به دنبال علل خارجی برای هیجانات ما است. اگر ما احساس خوبی نداریم، پس حتما اوضاع و شرایط اشتباه است و چیزی یا کسی مسئول است.
در روابط عاشقانه، افراد ممکن است تحت تأثیر هیجانات خود قرار گیرد و فقط بر اساس هیجانات خود تصمیم گیرند. یک مثال در مورد استدلال هیجانی میتواند این باشد که: "من ناراحت هستم، احساس میکنم طرد شدهام زیرا او تمام روز به من پیام نداده است."
از آنجایی که هیجانات دائما در حال تغییر هستند، تصمیمگیری فقط براساس آنها مبنای درستی نیست و روابط عاشقانه به تداوم و تعهد بلند مدت نیاز دارد. باید بتوانیم تفاوت بین احساسات و شرایط خارجی را تشخیص دهیم و شرایط را بهگونهای عینیتر تحلیل کنیم.
- ذهنخوانی
این تحریف شناختی شما را مجبور به حدس و گمان میکند. شما به اطلاعاتی که در واقع وجود دارد پاسخ نمیدهید. برای مثال: "شریک زندگی من به من ارتقا در شغلم را تبریک گفت، اما میدانم که او فکر میکند من لیاقت آن را ندارم." به خاطر داشته باشید که اغلب راجعبه آنچه فکر میکنید و احساس میکنید مطمئن نیستید. بنابراین حتی اگر کسی را به خوبی می شناسید، دانستن اینکه او دقیقاً به چه چیزی فکر میکند بسیار دشوار است. راه مقابله با این نوع تحریف شناختی این است که قبل از هر حدس و گمانی سوال بپرسید. راجعبه آنچه که راجعبه شریک زندگیتان میدانید و آنچه که حدس میزنید تفکر کنید.
برای داشتن رابطه بهتر باید بدانیم که:
درک نحوه عملکرد ذهن اولین قدم برای غلبه بر محدودیتهای آن است. تحریفهای شناختی را بشناسید و برای غلبه با این تحریفهای شناختی که در روابط شما ایجاد می شود، تلاش کنید که در نهایت به شما کمک میکند عاری از تعصب باشید و آماده لذت بردن کامل از روابط خود شوید.
کلمات کلیدی:
تحریفات شناختی/ ذهنخوانی/ روابط زوجین/ روابط عاشقانه/ عشق/ بحث و جدل/ الگوهای فکری/ استدلال هیجانی
منبع:
- https://exploringyourmind.com/common-cognitive-distortions-in-relationships